حرفهای لحظه های دلتنگی
حرفهای لحظه های دلتنگی

حرفهای لحظه های دلتنگی

اعتراف ...

میخوام اعتراف کنم ، ترسو هستم

با اینکه 4سال گذشته ولی من هنوزم میترسم به تصاویر خاطرات گذشته نگاه کنم

میترسم cd رو یکبار دیگه ببینم

امشب برای چندمین بار cd جلوم بود و مات نگاهش کردم و چشمای سیاهت به یادم اومد ، اما بازم ترسیدم که بهشون نگاه کنم ...

و دوباره غمگین شدم و چشمانم اشکین ...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.