حرفهای لحظه های دلتنگی
حرفهای لحظه های دلتنگی

حرفهای لحظه های دلتنگی

رویاها ...


خواب رویای فراموشیهاست !

خواب را دریابم،
که در آن دولت خاموشیهاست .
من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها می بینم،

و ندایی که به من میگوید :
« گر چه شب تاریک است
« دل قوی دار،
سحر نزدیک است

دل من، در دل شب،
خواب پروانه شدن می بیند .
مهر در صبحدمان داس به دست
آسمانها آبی،
- پر مرغان صداقت آبی ست -
دیده در آینه صبح تو را می بیند .

از گریبان تو صبح صادق،
می گشاید پرو بال .
تو گل سرخ منی
تو گل یاسمنی
تو چنان شبنم پاک سحری ؟
- نه؟
از آن پاکتری .
تو بهاری ؟
- نه،
- بهاران از توست .
از تو می گیرد وام،
هر بهار اینهمه زیبایی را .

هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ و بهارانم تو !


حمید مصدق


نظرات 2 + ارسال نظر
وحید۵۳ یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 08:49 http://razanipoem.persianblog.ir

ای گل زیبای بهاری

ممنونم ولی دیگر احساس بهار ندارم و شدیدا پشیمانم

فاطمه یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 00:17 http://manism.blogsky.com/

قشنگ بود ...

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.