حرفهای لحظه های دلتنگی
حرفهای لحظه های دلتنگی

حرفهای لحظه های دلتنگی

دلتنگی

چند روزیه که تو خودمم و اخمام تو همه ، همکاری دارم که خیلی مهربونه و شیطون، همیشه با کوچکترین حرفش از ته دل میخندم . ولی این مدت حتی اونم نتونسته لبخندی به لبم بیاره .

امروز ازم میپرسه: چی تو را سورپرایز میکنه؟

چند لحظه مکث کرد م و نگاش کردم و گفتم : هیچی. (در جریان اتفاقات نیست)

و در دل به خودم گفتم : فقط مرگ.

امروز سر نماز از خدا خواستم که فرشته اش رو به سراغم بفرستد و بهش گفتم که منتظرش هستم .

نظرات 3 + ارسال نظر
وحید۵۳ شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 13:47 http://razanipoem.persianblog.ir

دلا چنان کن کار ار بلغزد پای فرشته ات با دو دست دعا نگه دارد

الهی آمین

امین پنج‌شنبه 21 فروردین 1393 ساعت 14:07 http://over.blogsky.com

سلام
خدا نکنه این چه حرفیه می زنید
ایشالا جریانات و اگه مشکلی هس حل میشه همونوطر که خودتون میخواهید

امیدوارم دعا کنید

حامد پنج‌شنبه 21 فروردین 1393 ساعت 13:55 http://www.hamedh.com

هرکس زندگیش و سرنوشتش دست خودشه و آزادی داره تا هروقت خواست تصمیمشو عوض کنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.