حرفهای لحظه های دلتنگی
حرفهای لحظه های دلتنگی

حرفهای لحظه های دلتنگی

روزنوشت4


واقعا خیلی سخته بعد از یک سال و نیم دوباره شروع به درس خوندن ، تو این هوای عالی که همه میرن مسافرت خب دلم سفر میخواد .

همه جا حرف از مسابقات والیبال و جام جهانیه ، ولی من گرفتار درسا...

این روزا هر کاری رو میخوام شروع کنم میگم بعد از 7 تیر ... ناخودآگاهه و همه برنامه ریزیا بهم ریخته ... خیلی دلم میخواد مثل قبل با انرژی درس بخونم و معدلم الف بشه ، ولی توانی ندارم ...

دیشب مامان میگه ولش کن حتما که نباید 20 بشی ، میگم مامان جان فکر میکنی با این اساتید محترم و عصا قورت داده و این حجم کتابا (از 500 صفحه کمتر نیستن) میشه 20 گرفت ، دلت خوشه عزیز....

اینم از احوال این روزای ما ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.