و چه امید عظیمی به عبث انجامید.
"حمید مصدق"
پی نوشت:
- فکر میکردم میشود ولی حالا به من ثابت شده که هیچگاه نمیشود، حتی اگر تو را نبینم ولی برای سالها بوی نفسهایت در خاطرم حک شده و راه فراری نیست، فرار میکنم از تو و از خاطره ها، میدانم که راه فراری نیست ولی باز هم در همان راه فرار هستم ...
- خیلی وقته که تصمیم گرفتم که در اسکای صفحه ای جدید درست کنم و بعد از اتفاقاتی که چند روز قبل افتاد ، به ناچار به این جا نقل مکان کردم .